هدف از این تحقیق بررسی مبانی سلامت روان با فرمت docx در قالب 49 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 


فهرست مطالب
مبانی سلامت روان
2-3- مباني نظری وضعيت رواني51
2-3-1- تعاريف سلامت روان 51
2-3-2- تاریخچه بهداشت روانی52
2-3-3- تعاریفی چند از بهداشت روانی53
2-3-4- اصول سلامت روان55
2-3-5- انجمن ملي بهداشت رواني56
2-3-6- تاريخچه بهداشت رواني در ايران 57
2-3-7- دستاوردها59
2-3-8- ضرورت سلامت رواني60
2-3-9- مشخصه‌هاي سلامت رواني و شخصيت سالم63
2-3-10- مفهوم سلامت روان شناختي يا سلامت روان64
2-3-11- مفهوم سلامت روان در نظريه هاي روانکاوي 66
2-3-12- افراد سالم از نظر رواني 72
2-3-13- مفهوم سلامت روان در نظريه هاي شناختي73
2-5- پيشينه تحقيقاتي  92
2-5-1- پيشينه داخلی 92
2-5-2- پيشينه خارجی101

 

 

تأمين سلامتي اقشار مختلف جامعه يكي از مهمترين مسائل اساسي هر كشوري است كه مي بايد آن را از سه ديدگاه جسمي، رواني و اجتماعي مورد توجه قرار داد. طبق آمارهاي منتشر شده از طرف سازمان جهاني بهداشت(WHO) حداقل 52 ميليون نفر از مردم جهان در سنين مختلف از بيماري هاي شديد رواني همچون اسكيزوفرنيا، 150 ميليون نفر اختلالات خفيف رواني، 120 ميليون نفر از عقب ماندگي ذهني، 50 ميليون نفر از صرع و 30 ميليون نفر از ابتلا به دمانس رنج مي برند و طبق همين گزارشات ميزان شيوع اختلالات رواني در كشورهاي در حال توسعه رو به افزايش است.

 

 

در حالي كه در برنامه ريزي هاي توسعه اجتماعي و اقتصادي اين كشورها، پايين ترين اولويت به آنها داده مي شود(جدیدی، 1389).پروفسور آراسته معيار ايده آل در سلامت رواني را تكامل رواني مي داند و انسان كامل را انسان ايده آل مي داند و معتقد است كه انسان كامل فردي است كه وحدت عمل و نظر دارد و نيروهاي دروني را با هم هماهنگ كرده و از لحاظ بيروني نفعش با نفع خود يكنواخت باشد (كاپلان سادوك، 1998؛ ترجمه پورافکاری، 1369).

 

 

از سوي ديگر فرويد سلامتي را يك افسانه ايده آل مي داند. كورت اسلر  معتقد است كه نمي توان بهنجاري را به دست آورد چرا كه فرد سالم بايستي به طور كامل از خودش، افكارش و از احساساتش آگاه باشد. ملاني كلاين  بر اين اعتقاد است كه بهنجاري با منش قوي مشخص مي شود و توانايي كنار آمدن با هيجانات متعارض، قابليت تجربه لذت بردن، تعارض و توانايي عشق ورزيدن. 

 

 

اتورانك بهنجاري را توانايي عشق ورزيدن بدون ترس، گناه و اضطراب و همچنين مسئوليت پذيري براي اعمال مشخص خود فرد مي داند. اريك اريكسون بهنجاري را توانايي غلبه بر دوره هاي زندگي مي داند، اعتماد در مقابل بي اعتمادي، خودمختاري در مقابل شرم و شك، ابتكار در برابر احساس گناه، جديت در مقابل حقارت، هويت در مقابل سر در گمي نقش، صميميت در مقابل خود مشغولي و انزوا، مولد بودن در برابر بي حاصلي و مرحله انسجام و كمال در مقابل يأس و انزوا مي داند(گنجي، 1376).

 

 

سلامت روان از نظر ميلاني فر(1373) عبارت است از اينكه فرد چه احساسي نسبت به خود دنياي اطراف، محل زندگي، اطرافيان مخصوصاً ‌با توجه به مسئوليتي كه در مقابل ديگران دارد. چگونگي سازش وي با در آمد خود و تفاوت موقعيت مكاني و زماني خويشتن(ابراهیم پور، 1390).